برای من و قطعاً برای همۀ ایرانیها، بلای سیلی ویرانگر که در چند ماه اخیر در نقاط مختلف میهن عزیزمان، بیش از حد اندوهبار و غمانگیز بوده و هست. در چنین مواقع غمانگیز و جانکاهی است که همه از خود میپرسیم که چرا خدا اجازه میدهد چنین اتفاقاتی بیفتد، اتفاقاتی که سبب میشوند نه فقط بسیاری از بزرگسالان و خردسالان و کودکان بیگناه جان ببازند، بلکه هزاران و هزاران نفر نیز بیخانمان شوند و معیشت و کار خود را نیز از دست بدهند. شاید بخش مهمی از چنین مصائبی اساساً قابل جبران نباشند. وقتی با چنین رویدادهای هولناکی روبرو میشویم، ناخودآگاه از خود میپرسیم که اگر خدایی هست، و این خدا مهربان و عادل است، پس الآن کجاست؟ چرا جلوِ این فجایع را نمیگیرد؟ چرا اجازه میدهد افرادی بیگناه اینگونه آسیب ببینند؟ براستی خدا کجاست؟
واقعاً خدا در این میان کجاست؟ چرا دخالت نمیکند؟ چرا جلوگیری نمیکند؟ آیا قصد خدا اینست که بعضی را تنبیه و مجازات کند؟ پس چرا فقط افراد بیگناهِ جامعه به این مصائب دچار میشوند؟ چرا بدکاران و ستمکاران از چنین بلاهایی در امان هستند و راحت و آسوده در خانههای مجلل خود لمیدهاند؟ اگر بخواهم صادق باشم، باید بگویم که پاسخ این سؤالات را نمیدانیم! واقعاً نمیدانیم! فقط این را میدانیم که دنیا و طبیعت و نظام خلقت از حالت اولیهای که خدا در نظر داشت، خارج شده است. طغیان و شورشی ریشهایِ انسانها در طول تمام تاریخ بشریت سبب شده که دنیای ما در وضعیتی قرار بگیرد که با خواست و مشیت خدا فاصلهای بسیار دارد. طبق اصطلاح الهیات مسیحی، ما در دنیایی “سقوطکرده” زندگی میکنیم. یکایک ما نیز آگاهانه و عامدانه، در این شورش و طغیان علیه خدا سهیم میشویم، با ارادۀ آزاد خود. پولس رسول میفرماید: “ما میدانیم که تمام خلقت تا هماکنون از دردی همچون درد زایمان مینالد.” (رومیان ۸:۲۲). اما در آیۀ قبلی، او از جانب خدا وعده داده، میفرماید: “خودِ خلقت نیز از بندگی فساد رهایی خواهد یافت و در آزادی پرجلال فرزندان خدا سهیم خواهد شد.” (رومیان ۸:۲۱). نظام طبیعت در “بندگی فساد” به سر میبَرَد، اما خدا وعده داده که روزی، و بزودی، “همه چیز را نو میسازم.” (مکاشفه ۲۱:۵). در آن روز، ستمکاران مجازات خواهند شد، و مظلومان مورد تفقد الهی قرار خواهند گرفت. به امید آن روز!
Leave a comment